سالهای اخیر سالهای سختی
برای مردم و دلسوزان نظام بود. تنگشدن حلقه تحریمها به ویژه تحریم بانکی و سوء
مدیریتهای اقتصادی باعث بروز اثرات مخربی بر اقتصاد کشور شد. نظام جمهوری اسلامی
که از سال 1357 عرصه جدیدی را به روی بشریت گشوده بود و تمام توطئههای گذشته را
پشت سر گذاشته بود، در حوزه اقتصادی و با تحریم بانکی زمینگیر شد. توطئه تجزیه
کشور در آغازین روزهای انقلاب، ترور فیزیکی مقامات جمهوری اسلامی، متعاقب آن جنگ و
بعد از جنگ نیز تهاجم فرهنگی نتوانست نظام جمهوری اسلامی را دچار چالشهای بنیادی
نماید؛ به گونهای که مجبور باشد در محاسبات خود با کشورهای متخاصم - به ویژه
ایالات متحده - تجدید نظر نماید. چرا که آمریکا ظلمهای متعددی را در حق ملت ایران
کرده بود که یکی از بزرگترین آنها، کودتای نظامی علیه مصدق بود.
اما اکنون فضا تغییر کرده
است؛ با ایجاد اجماع بینالمللی به رهبری آمریکا علیه ایران در سالهای اخیر، نظام
جمهوری اسلامی مجبور است در محاسبات خود با کدخدا تجدید نظر نماید. قواعدش نظام
بینالمللی را که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم ایجاد کرد را بپذیرد و اهداف بلند
خود را دچار چالش ببیند؛ اهدافی مانند صدور انقلاب، کمک به جنبشهای مردمی در اقصی
نقاط جهان، حمایت از گروههای اسلامی و توسعه تفکر مبتنی بر فقه شیعه با نظام بینالمللی
که آمریکا راهبر آن است، تناقض دارد.فضای رسانهای در داخل
ایران چنین القا میکند که برای بهبود اوضاع معیشتی مردم، چارهای جزء همراهی با
کدخدا وجود ندارد. این کدخداست که در همه دنیا حضور دارد و همراهی با کشوری که در
قواعد کدخدا بازی نمیکند اثرات مخربی دارد.اما واقعیت داستان چیست؟
اگر قرار بر همراهی با کدخدا بود و قرار بود ما هم مثل عربستان یکی از ایالتهای
آمریکا باشیم، چرا در ایران انقلاب شد؟ پذیرش قواعد آمریکا در قبل از انقلاب بیش
از هر زمان دیگری انجام میشد، اگر قرار است برگردیم به وضعیت همراهی با کدخدا،
چرا این همه هزینه پرداختیم؟ چرا بهترین جوانهای خود را به قربانگاه بردیم؟مسائل در حوزه اقتصادی با
دیگر حوزههای مانند جنگ و اقدامات نظامی، تهاجم فرهنگی و مانند آن تفاوت زیادی
دارد. ما فرماندهان اقتصادی خوبی تربیت نکرده بودیم، یا اگر هم تربیت کرده بودیم، هدایتگر
سکان اقتصادی کشور نبودند و افراد دیگری که توان و انگیزه جهاد اقتصادی نداشتند در
جایگاه فرماندهی قرار گرفتند.در این فضای مجازی برآنیم
که مهمترین عوامل تاثیرگذاری تحریمها را بررسی نماییم. آیا واقعاً راهکاری برای
خروج از بنبست تحریم وجود ندارد؟ چرا فقط آمریکا میتواند کشورها را تحریم بانکی
کند؟ ایران چه تدابیری میتواند در برابر تحریم داشته باشد؟ آیا به صرف تعطیلکردن
فناوری راهبری هستهای، تحریمها کاهش خواهد یافت؟ اگر تحریمها لغو بشود، اوضاع
اقتصادی بهبود چشمگیر مییابد؟ سوء مدیریتها در حوزه اقتصادی کدامند؟پاسخ به این سوالات را
انشاالله در پستهای بعدی ملاحظه خواهید کرد.